اسماء خواجه‌زاده

نوشته‌ها و ترجمه‌ها

اسماء خواجه‌زاده

نوشته‌ها و ترجمه‌ها

روزگـاری، کلمات، زبان بودند؛
اکنون سکــوت... .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
پیوندهای روزانه

۸۶ مطلب با موضوع «ترجمه‌ها» ثبت شده است

۱۱ مرداد۱۱:۴۳

ـ

أَکرَهُ العِیدَ الذی لا یَأَتینی بِک

والفَرحة التی یَنقصها وجودُک 

والاحتِفالات التِی تَفتَقِدُ وجهک

أَحتاج صَوتک لِیبدأَ عیدی...

::

از آن عید که تو را پیش من نمی‌آورد بیزارم

و از آن شادمانی که تو را کم دارد

و از جشن‌هایی که صورت تو را از دست می‌دهند..

من برای شروع عیدم به صدای تو نیاز دارم...


_ نبال قندس

برگردان: اسماء خواجه‌زاده _ 

خاتون | ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۴۳
۱۱ مرداد۱۱:۳۶

ـ

رَحل هو...

وتجمّدت هی...

::

مرد رفت

و زن به یخ تبدیل شد...


_ محمد المنسی 

برگردان: اسماء خواجه‌زاده _

خاتون | ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۶
۱۱ مرداد۱۱:۳۴

ـ

هُل ترید أن تعرف سرّ قوّتی؟

لا أحد أحبّنی حقاً قط...

::

می‌خواهی راز قدرت مرا بدانی؟

هیچ‌کس هیچ‌وقت واقعاً مرا دوست نداشت...


_ غاده السمان 

برگردان: اسماء خواجه‌زاده _ 

خاتون | ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۴
۱۱ مرداد۱۱:۳۲

ـ 

وقتی عاشقم

احساس می‌کنم مثل پر سبک می‌شوم...

روی ابرها راه می‌روم

نور خورشید را می‌دزدم

و ماه‌ها را شکار می‌کنم...

وقتی عاشقم

احساس می‌کنم دنیا وطن من است

می‌توانم از روی دریا بگذرم

و هزاران رودخانه را رد کنم...

می‌توانم بدون گذرنامه این طرف و آن طرف بروم

مثل کلمات... مثل افکار...

وقتی تو محبوب من باشی 

ترس و ضعفم از بین می‌رود

احساس می‌کنم قوی‌ترین زن روی زمینم...

و با صدای بلند نام تو را

در پاریس، لوزان، و میلان بر زبان می‌آورم...

و به تمام کافه‌ها سر می‌زنم

کافه به کافه...

و به کارگران جاده‌ها

رانندگان اتوبوس  

گل‌های روی بالکن

و حتی مورچه‌ها 

و زنبورها 

و گربه‌های خیابان می‌گویم

که من عاشقم 

عاشقم

عاشقم...


ـ سعاد الصباح 

برگردان: اسماء خواجه زاده ـ 


خاتون | ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۲
۱۱ مرداد۱۱:۲۶

ـ 

[انا لست حزینة

انا حزن العالم!

ففی صدری وطن یبکی...]

..

من اندوهگین نیستم

خودْ اندوهـ ِ عالمم

و سرزمینی در سینه‌ام گریه می‌کند...


ـ غاده السمان 

برگردان: اسماء خواجه‌زاده ـ 

خاتون | ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۶
۲۰ ارديبهشت۱۵:۱۳

به نام حضرت باران


ظاهرا احمد الرفاعی

برگردان: اسماء خواجه‌زاده 


قالُوا أَتَنْسَى الَّذی تَهْوى فَقُلْتُ لَهُمْ 

یا قَوْمِ مَنْ هُوَ رُوحِی کَیْفَ أَنْسَاهُ...

::

گفتند: آیا محبوب ِ خویش را از یاد می‌بری؟

گفتم: ای مردم! کسی را که جان ِ من است چگونه از یاد ببرم؟



خاتون | ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۱۳
۲۸ مهر۱۰:۴۹

ـ

(+)

ابن تیمیه عقیده خاصی درباره امیر خود یزید بن معاویه دارد، و مدافع سرسخت اربابش یزید است. یزید پیشوای دارای قدرت است و ابن تیمیه معتقد است هرکه بر صندلی سلطنت و امارت نشست امام است.


به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر مقاله ای از شیخ جلال المعاش از فصل پنجم کتاب «الامام الحسین (ع) و الوهابیة» با عنوان «الامام الحسین فی الفکر السلفی» است که توسط اسماء خواجه‌زاده ترجمه شده است. متن این مقاله را در ادامه می خوانید؛


سؤال: موضع سلفیت و وهابیت درباره امام حسین (ع) و شهادت فاجعه آمیز او در صحرای کربلاء چیست؟


خداوند در قرآن و پیامبر اکرم (ص) در احادیث فراوان از مولا اباعبدالله (ع) سخن گفته است. پیامبر (ص) می‌فرماید: «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است» [۱]، «سید جوانان اهل بهشت است» [۲]، «ریحانه جدش رسول اکرم و نور چشم حضرت فاطمه است» [۳]، و «امام است؛ چه برخیزد چه بنشیند».


... افراد منصف هر فرقه و دین و دنیایی، وقتی درباره حسین بن علی (ع) و مصائب او می‌خوانند و اینکه مظلوم به شهادت رسید، تحت تأثیر ایثارهای عظیم او قرار می‌گیرند و او را الگو و اسوه خود قرار می‌دهند. چه مسیحیانی مانند آنتوان بارا و سلیمان الکتانی و سایر علمای مسیحیت، که تحت تأثیر امام حسین (ع) قرار گرفتند و تحقیق‌هاو تألیف‌ها درباره او نوشتند. تا جایی که یکی از آنان گفته است: «اگر ما شخصی مانند امام حسین داشتیم از او مجسمه‌ای از طلا می‌ساختیم و در ورودی هر شهر قرار می‌دادیم...». دیگری گفته است: «بلکه آن را در هر خانه‌ای می‌گذاشتیم و مردم را به اسم حسین مظلوم به مسیحیت دعوت می‌کردیم» [۴]. و چه انقلابیونی که از سیره و سنت امام برای آزادی کشورشان استفاده کردند. آیا مهاتما گاندی آزادگر هند از استعمار انگلیس نگفت: «من از حسین آموختم چگونه مظلوم باشم و پیروز شوم». علمای مذاهب مختلف اسلام نیز اگر بخواهند کتاب‌هایی که درباره این امام (ع) نوشته شده بشمارند قادر نیستند، و کتابخانه‌ها پر از کتاب‌هایی درباره حسین بن علی (ع) سید الشهدا و پدر آزادگان است.


به رغم اینها و به رغم آیات و احادیث و سخنان علمای تمام ادیان و امت‌ها با همه زبان‌ها درباره امام حسین (ع)، سلفیه یک عقیده دارد: «حسین (ع) با شمشیر جدش کشته شده است».

خاتون | ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۰:۴۹
۰۶ خرداد۱۹:۱۶

به نام حضرت باران

شعر: سعاد الصباح

برگردان: اسماء خواجه زاده

در میان مردهای جهان مردی را می‌شناسم 
که سرگذشت مرا دو نیم کرده است..
مردی را می‌شناسم 
که مرا مستعمره‌ی خود می‌سازد
آزادم می‌کند.. 
گردهم می آوردَم.. 
پراکنده‌ام می‌کند..
و در دست‌های قدرتمندش پنهانم می‌کند...
خاتون | ۰۶ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۱۶
۲۴ ارديبهشت۱۲:۴۱

به نام حضرت باران

برگردان: اسماء خواجه زاده (+)


خورشید نورش را روی شهر پهن کرده بود و فقط دیوار خانه‌ها لکه‌هایی از سایه‌هایی کوتاه و بلند ساخته بودند. پاهایش را به دنبال خود می‌کشید گویی که آنها به فرمانش نبودند. خمیازه‌ای کشید و چشم‌هایش را بست. همه چیز در تاریکی فرو رفت و نور خورشید از پشت پلک‌هایش هاله نارنجیِ محوی به تاریکی داد. یاد امام افتاد که در بازار منتظرش بود و او را فرستاده بود تا برود مهرش را از خانه بیاورد. گربه‌ای از کنار پایش جست زد و خواب از سرش پراند. قدم‌هایش را تند کرد و به سوی خانه رفت. در، نیمه باز بود. به اتاق امام رفت. باز خمیازه کشید. مهر را از توی طاقچه برداشت و کنار دیوار نشست. خمیازه‌ای کوتاه کشید و سرش را به دیوار تکیه داد، باز همه چیز در سیاهی فرو رفت. فکر کرد امام توی بازار در گرما منتظر است، اما خستگی و خواب آلودگی‌ای که در اندامش رسوب کرده بود، اجازه نمی‌داد بلند شود. با خودش گفت الان بلند می‌شوم. امام چند لحظه می‌تواند منتظر بماند. او که نمی‌داند دیشب بی‌خوابی به سرم زده بود و نتوانستم بخوابم. سرش کم‌کم کج شد و کنار دیوار روی زمین دراز کشید. قطره‌ای عرق از روی پیشانی‌اش سرخورد و روی گونه‌اش چکید و قلقلکش داد اما خسته‌تر از آن بود که به این چیزها اهمیت بدهد. دور و برش همه چیز ناگهان در سکوت فرورفت و افکار مزاحم از ذهنش پاک شد.

خاتون | ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۴۱
۲۴ ارديبهشت۱۲:۳۸

به نام حضرت باران

برگردان: اسماء خواجه زاده (+)

کم‌کم مسجد خلوت می‌شود، اما هنوز هم چند نفری دور امام نشسته‌اند. بهتر است، بگذارم خلوت‌تر شود بعد با او صحبت کنم. این چه حالی است که من دارم. ترسی توی دلم افتاده که آرامم نمی‌گذارد. حتی الان هم که اینجا نشسته‌ام، انگار چیزی توی دلم قُل‌قُل می‌کند و می‌جوشد. همه چیز از آن خواب لعنتی شروع شد. دلم گواهی می‌دهد که خواب خوبی نیست. اگر تعبیر بدی داشته باشد چه کنم؟ هر وقت به آن فکر می‌کنم، بدنم داغ وعرق از سر و صورتم سرازیر می‌شود. بهتر است به خدا توکل کنم و درباره‌اش با امام حرف بزنم. به یقین او می‌تواند آن را به بهترین صورت تعبیر کند و آرامش از دست رفته‌ام را به من برگرداند. امام برمی‌خیزد تا از مسجد بیرون رود که به استقبال ایشان می‌روم:

خاتون | ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۳۸
۱۴ اسفند۰۶:۳۹

به نام حضرت باران

نوشته: د. یحیی رمزی محسن

برگردان: اسماء خواجه زاده

تألیف‌های قرن چهارم

5ـ تزویج فاطمة بنت رسول الله (ص) بعلی بن ابی طالب (علیهماالسلام)

رویانی، محمد بن هارون (ت 307 هـ/ 919 م).

محقق طباطبایی از آن نام برده و به وجود نسخه مخطوطی از آن در دار الکتب الظاهریه در دمشق (ش 129 ـ تصوف، ورقه 142 ـ 144) اشاره کرده است. اسماعیل بن موسی بن حمد بن علی بن احمد خابوری آن را نوشته است، و سماع سال 717 بر آن است. نسخه عکس‌برداری شده‌ای از آن در کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی در قم موجود است (ش 2/1330، 1047 ـ حدیث).

 

6ـ فضائل فاطمه

بغوی، عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز (ت 317 هـ/ 929 م).

محقق طباطبایی به آن اشاره کرده و گفته: «ابوعمرو محمد بن یحیی بن حسن در کتاب خود «قوارع القرآن» از آن نام برده است.. 


7ـ اخبار فاطمة و الحسن و الحسین (رضی الله عنهم)

ابن ابی الثلج، محمد بن احمد بن محمد کاتب بغدادی ( ت 325 هـ / 936 م).

نجاشی در نوشتن شرح حال او بعضی از مصنفاتش را برشمرده که این کتاب از جمله آنهاست. هم‌چنین بغدادی، طهرانی، و خویی در معجم خود از او نام برده است.

خاتون | ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۰۶:۳۹
۲۲ بهمن۱۱:۱۷

 به نام حضرت باران

 

نوشته: د. یحیی رمزی محسن

برگردان: اسماء خواجه زاده

افراد زیادی از مذاهب مختلف به میراث اهل بیت (ع) توجه نشان داده‌اند، به نحوی که تألیفات متعددی درباره سیره حضرت زهرای بتول (ع) نوشته شده است. نوشته پیش رو به بیان تألیفاتی می‌پردازد که از قرن دوم هجری با موضوع حضرت زهرا (ع) به رشته تحریر درآمده است. ابومخنف، لوط بن یحیی بن سعید ازدری (ت 157 هـ/ 773 م) تا قرن چهارم هجری نخستین کسی است که درباره حضرت زهرا (س) اثر تألیف کرده است.

این نوشته شامل کتاب‌هایی که روایات منقول از حضرت صدیقه (ع) را آورده‌اند، مانند مسند احمد بن حنبل و بحار علامه مجلسی، نمی‌شود. هم‌چنین شامل تالیفاتی که به زبان‌های غیرعربی ـ مثلا فارسی ـ نوشته شده نمی‌شود. این نوشتار بر اساس سیر تاریخی تدوین شده و بر حسب قرن تألیف اثر عنوان‌بندی شده است.

 

تصنیفات قرن دوم:

1ـ کتاب خطبة الزهراء (ع)

ابومخنف، لوط بن یحیی بن سعید ازدی (ت 157 هـ / 773 م). شیخ طوسی آن را در الفهرست آورده و کتاب را متعلق به او دانسته است. صاحب الذریعه اسم کتاب را چنین گفته است: «خطبة الزهراء لأمیرالمؤمنین لم یذکر شیء منها فی نهج البلاغة».

 

تصنیفات قرن سوم:

2ـ اخبار الفاطمیات

خاتون | ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۷
۲۷ دی۱۲:۰۷

به نام حضرت باران


کتاب «سید حسن نصرالله؛ انقلابی جنوبی» نوشتۀ دکتر رفعت سید احمد (رئیس مرکز پژوهش‏های یافای مصر) با ترجمۀ اسماء خواجه زاده از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد.


خاتون | ۲۷ دی ۹۴ ، ۱۲:۰۷
۱۲ مهر۱۴:۰۸

به نام حضرت باران

مرحوم آیت‌الله سیدمرتضی خسروشاهی

ترجمه اسماء خواجه‌زاده (+)

در روز غدیر رسول خدا(ص)، علی بن ابیطالب(ع) را به خلافت و امامت منصوب کرد و وجوب اطاعت از او را برای همه امت خویش در حدیث: «من کنت مولاه فعلی مولاه»، که از فریقین متواتر است،1 تبیین فرمود. چون عید غدیر امسال (سال 1352ق) نزدیک شد، از چند تن از علمای ثقه شنیدم که شیخ محمد صدیق، یکی از علمای عامه و ساکن حمامیان از توابع کردستان (وفقنا الله و ایاه للعمل و الایمان) به دلالت لفظ «مولی» در حدیث فوق اشکال کرده و می‌گوید «مولی» به معنای «اولی بالنفس» است، و چون این واژه عربی است، ما عجم‌ها برای فهم معنای آن می‌بایست به کتابهای لغت مراجعه کنیم. 

خاتون | ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۸
۰۷ مهر۱۴:۳۵

به نام حضرت باران

نویسنده: آیت‌الله سید مرتضی خسروشاهی(ره) (+)

ترجمه: اسماء خواجه‌زاده

به طور کلی، قطعاً امامیه درباره امامت امام خود به نصوص استناد می‌کند، حال آنکه مخالفین ادعای وجود نص درباره خلیفه خود را ندارند، اگرچه شیخ عبدالرؤوف مناوی در کنوز الدقائق ضمن حرف خاء به نقل از حکیم ترمذی در النوادر روایت: «خلیفه بعد از من ابوبکر است و بعدش عمر و بعد از آن اختلاف به وجود می‌آید»! را ذکر کرده، اما تا آنجا که من می‌دانم در میان آنان کسی به این روایت استناد نکرده است. شاید به این دلیل که:

الف) از نظر آنان سند روایت ضعیف است.


ب) عدم دلالتش بر جانشینی خدا و رسول خدا و حتی مردم واضح است. چون درباره کسی که او را به عنوان جانشین منصوب کردند اختلاف به وجود نمی‌آید، او خلیفه خدا است چه مردم او را بپذیرند چه نپذیرند، چه به او راضی باشند چه او را بکشند.


ج) کذب و جعل روایت واضح است. چون با آنچه از روایتی که از ابوبکر نقل کرده‌اند تعارض دارد. روایت این است: ابوبکر در بستر بیماری که در آن وفات یافت گفت: «دوست داشتم سه موضوع را از رسول خدا(ص) سؤال کنم: یکی اینکه خلیفه پس از او چه کسی خواهد بود تا با او نزاع و تشاجر نکنیم، و دیگر اینکه میراث عمه و دختر خواهر را از او سؤال می‏‌کردم که به آن نیاز داشتم...». (1)


اگر روایت خلافت واقعاً صحیح بود یا بعد از زمان خلافت او وضع و جعل نشده بود؛ آن را از گوشه و کناری شنیده بود و دیگر آرزو نمی‌کرد که ای کاش خودش از پیامبر(ص) می‌پرسید، و نزاع درباره این موضوع را به خودش نسبت نمی‌داد، چون اختلاف بعد از عثمان پدید آمد نه بعد از عمر.


علاوه بر اینها، من معنای این حرف را نمی‌فهمم که می‌گوید: دوست داشتم بپرسم خلیفه بعد از او چه کسی است؟ چطور این حرف را زده است و چه فکری کرده است؟ ای کاش می‌دانستم معنای حرف او چیست؟ چون اگر فرض کنیم که ابوبکر در طول زندگی رسول خدا(ص) از پرسیدن این مطلب غفلت کرده باشد، رسول خدا(ص) با آن درجه از مهربانی و عطوفتی که نسبت به امت داشت از بیان ابتدایی [و بدون پرسش] این مطلب غافل نخواهد بود؛ مانند سایر احکامی که البته از نظر اهمیت از این مطلب پایین بودند و اهتمام به آن نیز کمتر بود؛ و این نکته بسیار بدیهی و آشکار است.

خاتون | ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۳۵