اسماء خواجه‌زاده

نوشته‌ها و ترجمه‌ها

اسماء خواجه‌زاده

نوشته‌ها و ترجمه‌ها

روزگـاری، کلمات، زبان بودند؛
اکنون سکــوت... .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
پیوندهای روزانه

۷ مطلب با موضوع «ترجمه‌ها :: مقاله» ثبت شده است

۱۳ شهریور۰۹:۴۳

نویسنده: عمران عبدالله 

کتاب «اسلو 2؛ صلح بدون زمین» در سال 1995 توسط «دار المستقبل العربی» منتشر شد. این کتاب، تتمه کتاب «غزه ـ اریحا؛ صلح آمریکایی» به شمار می‌آید.

با وجود اینکه اندیشمند فلسطینی ـ آمریکایی، ادوارد سعید (1935 ـ 2003) یکی از نخستین کسانی بود که طرفدار ادغام دو دولت بود و در سال 1988 ـ در جلسه مجلس ملی فلسطین در الجزائر (در سال‌های 1977 و 1991 عضو آن بود) ـ به نفع برپایی دولت فلسطین رأی داد، و همراه با محمود درویش در ساخت «مدرک اعلام دولت فلسطین» مشارکت کرد؛ در سال 1991 در اعتراض به توافقنامه اسلو و شروط آن که به نظرش غیرقابل قبول بود، از مجلس استعفا داد.

سعید در سال 1993 در کتاب خود به نام «صلح بدون زمین» توافقنامه اسلو را محکوم و پیش‌بینی کرد که «هرگز به برپایی یک دولت واقعا فلسطینی منجر نخواهد شد». و گفت: «سازمان آزادیبخش فلسطین با بقای آن چند نفر در رهبری، خودش را از یک جنبش آزادیبخش ملی به چیزی مانند یک حکومت شهرستانی کوچک تبدیل کرده است». در مقابل نیز، حکومت خودگردان در سال 1995 فروش کتاب‌های او را در اراضی خود ممنوع نمود اما چند سال بعد، پس از اینکه سعید، عرفات را تحسین کرد که از امضای هر توافقنامه‌ای در کمپ دیوید (سال 2000) خودداری کرده و اجلاس بدون توافقنامه به پایان رسیده، روابط حسنه شد.

کتاب «اسلو 2؛ صلح بدون زمین» به‌عنوان تتمه کتاب «غزه ـ اریحا: صلح آمریکایی» از «دار المستقبل العربی» منتشر شد و استاد نقد ادبی و ادبیات تطبیقی دانشگاه کلمبیا در این کتاب کلیت انتقادهایش نسبت به توافقنامه اسلو را بیان کرد، و افرادی را که «فلسطینیان متعقل» می‌نامد و یأس و تسلیم حاکم در طبقات آنها، و احساس ناتوانیشان را سرزنش می‌کند و آن را در جمله «جایگزین دیگری وجود ندارد» خلاصه می‌کند.

سعید که در قدس به دنیا آمده و در نیویورک از دنیا رفته، فعال و محقق و مولف و منتقد ادبیات و موسیقی بود، و بیشتر دانشجویان علوم انسانی در آمریکا با میراث او برخورد داشته‌اند و کتاب «استشراق»ش راه را برای انقلابی در مطالعات ادبیات و تاریخ و سیاست آماده کرد.

خاتون | ۱۳ شهریور ۰۲ ، ۰۹:۴۳
۰۲ تیر۱۵:۱۸

پرونده جام جم درباره اهمیت دیوار نوشته ها و ادبیات خیابانی در مناسبات فرهنگی جهان ادب الشوارع؛ روزنامه ای بر دیوار 

 اسماء خواجه زاده

 

اسم من قشنگ است، اما از بچگی دوست داشتم معصومه باشم، نه به این دلیل که اسم زیبایی است که هست! چون اولین مواجهه من با عشق را نام دختری رقم زد که روی دیوار روبه روی خانه مان توی قلبی بزرگ کنار نام دیگری نشسته بود و باعث شد همیشه فکر کنم یک دختر چقدر می تواند در قلب پسری عمیق شود که آن پسرک برود و رنگ بخرد و یک شب، بی آن که همسایه ها او را ببینند بیاید و روی دیواری که می داند معصومه یا حالا معشوقه اش از کنار آن عبور می کند اسمش را توی یک قلب بزرگ کنار اسم خودش بنویسد. یا فکر کنم به این که معصومه اول که اسم خودش را روی دیوار دیده چه کار کرده؟ بار دوم چطور؟ اصلا دیده؟! سر می زند که ببیند هنوز نامش روی دیوار هست یا نه؟! حالا کجاست؟! آن پسر توانسته اسم معصومه را از سینه دیوار بردارد و لای برگه های شناسنامه اش پنهان کند یا نه؟! هرچه باشد معصومه از نگاه من خوشبخت ترین زن دنیاست، حتی اگر تمام دستاوردش از زندگی عاشقانه همین دیوارنوشته باشد. دیوارنوشته ای که هیچ گاه من نداشتم! خانم ها، شما برای خودتان دیوارنوشته دارید؟!

 

 آنها چطور به دنیا آمدند؟

دیوارنوشته ها عمری به اندازه تاریخ دارند، آنها در واقع با تاریخ به دنیا آمده اند، زیرا تاریخ از زمانی شروع شد که به روایت درآمد و اولین سبک از روایت، دیوارنوشته بود.دیوارنوشته ها کم کم از غارها بیرون آمدند  اما در هیاهوی تلویزیون ها، در ورق خوردن روزنامه ها و در چشمک زدن تابلوهای نئونی گم شدند. اینترنت آن قدر قد کشید که نه تنها دیوارنوشته ها که بسیاری از نوستالژی ها را در خودش بلعید اما مثل بسیاری از پدیده های دیگر دنیا، نتوانست تمامی آنها را در خود هضم کند. حالا و در دهه دوم قرن بیست ویکم، کم کم شاهد بازگشت دیوارنوشته ها به دنیای مدرن هستیم. پدیده ای که از اعتراض عبور کرده و امروزه در دنیای ادبیات زندگی می کند؛ آن قدر که عرب ها، که بیشتر با این پدیده روبه رو هستند، نام «ادب الشوارع» یعنی «ادبیات خیابان ها» را برای آن برگزیده اند، و ما اینجا آن را به نام «جداریات» می شناسیم.

 

 چطور رشد کردند؟

انسان نخستین برای فرار از پدیده های قدرتمند بیرون به اعماق غارها پناه برده بود و همیشه دوست داشت جزییات زندگی روزانه و نوع زندگی مردمش را با ساده ترین ابزارهایی که در اختیار دارد روی دیوارها ثبت کند، برای همین زغال یا سنگ به دست گرفت و رابطه دوستانه ای را با دیوارها و نقاشی شروع کرد که تا عصرهای طولانی ادامه داشت و اگر پای اختراع ابزارها به میان نیامده بود هنوز بساطش را برنچیده بود!  بعدها و بعد از تولد خط، او هم به این جمع اضافه شد و سعی کرد در انتقال ساده و روان پیام ها تا می تواند صادقانه کار کند. در نهایت نقاشی و خط پابه پای تغییرات و تفاوت فرهنگ ها در کنار یکدیگر رشد کردند و پیش چشم موافقان و مخالف شان توانستند در صف هنر جایی برای خود باز کنند.

 

 چطور به کشورهای عربی رسیدند؟

این مهمان پرهیاهو از غرب راه خود را به کشورهای عربی باز کرد و در سایه «بهار عربی» و انقلاب ها، خیزش ها و اعتراض ها در این کشورها به شکل گسترده ای میان مردم رواج پیدا کرد و به وسیله ای پرطرفدار برای بیان حرف دل شان یا هر چیزی که شرایط نمی گذاشت بر زبان بیاورند تبدیل شد. حتی در یکی از «جداری ها» می گویند: «اگر کسی را داشتیم که به حرف مان گوش دهد روزنامه دیوار را رها می کردیم!»

 

 چه کار می کنند؟

فرض کنید رنگ و قلم مویی به شما بدهند و بخواهند اولین ایده ای را که به ذهن تان می رسد روی دیوار بنویسید. چه می نویسید؟ کار «ادبیات خیابان ها» همین است! کلماتی که در ذهن شما بالا و پایین می پرند، ایده هایی که در تاریکی رها شده اند و گاه جرقه ای از عشق، طنز، اعتراض، وطن پرستی یا خشم نور روی آنها می تاباند و روشن شان می کند را روی دیوارها در معرض چشم همه قرار می دهد. نمایشگاه ساده ای فراهم می کند که لازم نیست برای دیدن آن در صف خرید بلیت بایستید یا برای تماشایش ساعت ها وقت صرف کنید. تصویری که ممکن است پشت صف های طولانی ترافیک هم توجه تان را جلب کند و آن کلمات را با خودتان به محل کار، تفریح یا قراری دوستانه ببرید، به موضوع صحبت تان تبدیلش کنید، یا شاید حتی وقتی به خانه می رسید به هویت انسانی فکر کنید که بی هیچ نشان یا امضایی ناپدید شده و تار و پود قصه هایی را که در خیابان های شهر روی دیوارها بافته است، همراه استکان چای سر بکشید!

 

 موضوعشان چیست؟

در جداریات بیشتر از هرچیز با دوگانه عشق و جنگ روبه رو هستیم! اعتراض در کنار پیام های عاشقانه و اجتماعی و طنز! گاهی حرف مردمانی که از سرزمین خود مهاجرت کرده اند. گاهی حرف های در گوشی و خصوصی! گاهی ابراز عشق ها و تنفرها! گاهی خبر برد و باخت تیم های فوتبال! و گاهی شماره تلفن خانه هایی که برای فروش گذاشته اند! حتی حالا در سایه بیماری کرونایی که جهان را درگیر کرده به مکانی برای تشکر و ابراز احترام به کادر درمان تبدیل شده است!

 

 چرا روی دیوار؟

کجا بهتر از دیوار؟ برای مردمانی که تنها آشنایشان «کلمه» است ولی دوست دارند با مردم حرف بزنند و مطمئن باشند پیامشان به بیشترین آدم های ممکن می رسد دیوار می تواند محل مناسبی باشد! حتی اگر این تعامل یکطرفه و در حد ایجاد سوال در ذهن مخاطب باشد!جوانان می آیند و بند از پای دختران افکارشان برمی دارند تا روی دیوارهای گنگ برقصند و شعر و احساس زیر قدم هایشان به جا بماند و میل به زندگی یا آزادی یا مرگ در راه وطن را روی دیوار نقش بزنند!

 

در شبکه های اجتماعی چه می کنند؟

«علی الحدیثی» رمان نویس عراقی می گوید: «اگر ما بخواهیم روی هرچه نوشته می شود اسم ادبیات بگذاریم یعنی همه آدم ها ادیب اند! البته مشکل این نیست که همه آدم ها ادیب باشند، بلکه مشکل هرج و مرج ادبی ناشی از این مساله است!» به نظر او نوشتن در خیابان ها حالا که شبکه های اجتماعی در دسترس اند به تاثیری که این کار در روان آدم می گذارد، برمی گردد، چون اگر آدم جمله ای را مثلا در «فیسبوک»ش بنویسد دوستانش آن را می خوانند اما وقتی جمله ای روی دیوار و در خیابان نوشته می شود هرکه رد شود می تواند آن را بخواند.»

به نظر خانم «میس خالد العثمان» نویسنده کویتی هم خیلی از این نوشته ها در حدی نیستند که بتوان روی آنها اسم ادبیات گذاشت و کارکردشان تنها در حد اظهار نیاز به حرف زدن و شنیده شدن است!

در مقابل کسانی مانند ایمن العتوم، شاعر و رمان نویس اردنی معتقدند این نوشته ها «یک حالت ادبیاتند منتها هنوز آن قدر رشد نکرده تا یک مکتب دارای اصول و ویژگی های خاص خودشان باشند!» او می گوید: درست است شبکه های اجتماعی بلندگویی برای هر صاحب نظر یا ایده فراهم کرده ولی ادبیات روی دیوارها تحت قوانین زبانی یا هنری قرار نمی گیرد. ایده نوشتن روی دیوار چون با اقبال فراوان جوانان مواجه است و انقلاب ها گسترده اش کردند، حالا شکل جدیدی به خود گرفته و به آینه ای برای انعکاس انقلاب های عاطفی، احساسات عاشقانه و اعتراض علیه قدرت ها تبدیل شده و انتشارشان به دست کاربران شبکه های اجتماعی به نوعی مد تبدیل شده است؛ مدی که سرنوشت بعضی از «جداریات» را به سرزمین عکس های روی مانیتور می کشاند. انگار مدرنیزه و چنگ زدن به معانی ساده و دور از تکلف دغدغه انسان امروز است!

 

 کجاها دیده می شوند؟

مصر، لیبی، تونس، سودان، سوریه، لبنان، یمن، عراق، فلسطین؛ تمام کشورهایی که جنگ و انقلابی را به خود دیده اند. دکتر غسان ابولبن، استاد هنر دانشگاه اردن می گوید: هنر جداریات در مصر هم روی انقلاب تاثیر گذاشته و هم از آن تاثیر گرفته است و این موضوع آن قدر بعد از انقلاب مصر و تونس به چشم می آمده که به آن «جنگ دیوارها» می گفتند.فلسطینی ها دهه هاست از آن علیه اشغالگران اسرائیل استفاده می کنند و آن را با انتفاضه و شعر شاعران مقاومت گره زده اند. آنها با دموکراسی مطلق از دیوار ابزاری برای ابراز وجود ساخته اند! یمنی ها از آن پل امیدی به سمت دنیای بیرون از خود می کشند تا بگویند یمن از الهه جنگ قوی تر است. در لبنان، سوریه و عراق هم پس از شروع جنگ ها و اعتراض ها و تظاهرات، دیوارها به محلی برای اعلام انتفاضه تبدیل شده است.

دو‌شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، شماره ۵۹۳۴ جام جم

خاتون | ۰۲ تیر ۰۰ ، ۱۵:۱۸
۲۸ مهر۱۰:۴۹

ـ

(+)

ابن تیمیه عقیده خاصی درباره امیر خود یزید بن معاویه دارد، و مدافع سرسخت اربابش یزید است. یزید پیشوای دارای قدرت است و ابن تیمیه معتقد است هرکه بر صندلی سلطنت و امارت نشست امام است.


به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر مقاله ای از شیخ جلال المعاش از فصل پنجم کتاب «الامام الحسین (ع) و الوهابیة» با عنوان «الامام الحسین فی الفکر السلفی» است که توسط اسماء خواجه‌زاده ترجمه شده است. متن این مقاله را در ادامه می خوانید؛


سؤال: موضع سلفیت و وهابیت درباره امام حسین (ع) و شهادت فاجعه آمیز او در صحرای کربلاء چیست؟


خداوند در قرآن و پیامبر اکرم (ص) در احادیث فراوان از مولا اباعبدالله (ع) سخن گفته است. پیامبر (ص) می‌فرماید: «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است» [۱]، «سید جوانان اهل بهشت است» [۲]، «ریحانه جدش رسول اکرم و نور چشم حضرت فاطمه است» [۳]، و «امام است؛ چه برخیزد چه بنشیند».


... افراد منصف هر فرقه و دین و دنیایی، وقتی درباره حسین بن علی (ع) و مصائب او می‌خوانند و اینکه مظلوم به شهادت رسید، تحت تأثیر ایثارهای عظیم او قرار می‌گیرند و او را الگو و اسوه خود قرار می‌دهند. چه مسیحیانی مانند آنتوان بارا و سلیمان الکتانی و سایر علمای مسیحیت، که تحت تأثیر امام حسین (ع) قرار گرفتند و تحقیق‌هاو تألیف‌ها درباره او نوشتند. تا جایی که یکی از آنان گفته است: «اگر ما شخصی مانند امام حسین داشتیم از او مجسمه‌ای از طلا می‌ساختیم و در ورودی هر شهر قرار می‌دادیم...». دیگری گفته است: «بلکه آن را در هر خانه‌ای می‌گذاشتیم و مردم را به اسم حسین مظلوم به مسیحیت دعوت می‌کردیم» [۴]. و چه انقلابیونی که از سیره و سنت امام برای آزادی کشورشان استفاده کردند. آیا مهاتما گاندی آزادگر هند از استعمار انگلیس نگفت: «من از حسین آموختم چگونه مظلوم باشم و پیروز شوم». علمای مذاهب مختلف اسلام نیز اگر بخواهند کتاب‌هایی که درباره این امام (ع) نوشته شده بشمارند قادر نیستند، و کتابخانه‌ها پر از کتاب‌هایی درباره حسین بن علی (ع) سید الشهدا و پدر آزادگان است.


به رغم اینها و به رغم آیات و احادیث و سخنان علمای تمام ادیان و امت‌ها با همه زبان‌ها درباره امام حسین (ع)، سلفیه یک عقیده دارد: «حسین (ع) با شمشیر جدش کشته شده است».

خاتون | ۲۸ مهر ۹۵ ، ۱۰:۴۹
۱۴ اسفند۰۶:۳۹

به نام حضرت باران

نوشته: د. یحیی رمزی محسن

برگردان: اسماء خواجه زاده

تألیف‌های قرن چهارم

5ـ تزویج فاطمة بنت رسول الله (ص) بعلی بن ابی طالب (علیهماالسلام)

رویانی، محمد بن هارون (ت 307 هـ/ 919 م).

محقق طباطبایی از آن نام برده و به وجود نسخه مخطوطی از آن در دار الکتب الظاهریه در دمشق (ش 129 ـ تصوف، ورقه 142 ـ 144) اشاره کرده است. اسماعیل بن موسی بن حمد بن علی بن احمد خابوری آن را نوشته است، و سماع سال 717 بر آن است. نسخه عکس‌برداری شده‌ای از آن در کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی در قم موجود است (ش 2/1330، 1047 ـ حدیث).

 

6ـ فضائل فاطمه

بغوی، عبدالله بن محمد بن عبدالعزیز (ت 317 هـ/ 929 م).

محقق طباطبایی به آن اشاره کرده و گفته: «ابوعمرو محمد بن یحیی بن حسن در کتاب خود «قوارع القرآن» از آن نام برده است.. 


7ـ اخبار فاطمة و الحسن و الحسین (رضی الله عنهم)

ابن ابی الثلج، محمد بن احمد بن محمد کاتب بغدادی ( ت 325 هـ / 936 م).

نجاشی در نوشتن شرح حال او بعضی از مصنفاتش را برشمرده که این کتاب از جمله آنهاست. هم‌چنین بغدادی، طهرانی، و خویی در معجم خود از او نام برده است.

خاتون | ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۰۶:۳۹
۲۲ بهمن۱۱:۱۷

 به نام حضرت باران

 

نوشته: د. یحیی رمزی محسن

برگردان: اسماء خواجه زاده

افراد زیادی از مذاهب مختلف به میراث اهل بیت (ع) توجه نشان داده‌اند، به نحوی که تألیفات متعددی درباره سیره حضرت زهرای بتول (ع) نوشته شده است. نوشته پیش رو به بیان تألیفاتی می‌پردازد که از قرن دوم هجری با موضوع حضرت زهرا (ع) به رشته تحریر درآمده است. ابومخنف، لوط بن یحیی بن سعید ازدری (ت 157 هـ/ 773 م) تا قرن چهارم هجری نخستین کسی است که درباره حضرت زهرا (س) اثر تألیف کرده است.

این نوشته شامل کتاب‌هایی که روایات منقول از حضرت صدیقه (ع) را آورده‌اند، مانند مسند احمد بن حنبل و بحار علامه مجلسی، نمی‌شود. هم‌چنین شامل تالیفاتی که به زبان‌های غیرعربی ـ مثلا فارسی ـ نوشته شده نمی‌شود. این نوشتار بر اساس سیر تاریخی تدوین شده و بر حسب قرن تألیف اثر عنوان‌بندی شده است.

 

تصنیفات قرن دوم:

1ـ کتاب خطبة الزهراء (ع)

ابومخنف، لوط بن یحیی بن سعید ازدی (ت 157 هـ / 773 م). شیخ طوسی آن را در الفهرست آورده و کتاب را متعلق به او دانسته است. صاحب الذریعه اسم کتاب را چنین گفته است: «خطبة الزهراء لأمیرالمؤمنین لم یذکر شیء منها فی نهج البلاغة».

 

تصنیفات قرن سوم:

2ـ اخبار الفاطمیات

خاتون | ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۷
۲۶ مرداد۱۱:۱۴

به نام حضرت باران

از کتاب: من هو الیهودی؟/ عبدالوهاب المسیری 

برگردان: اسماء خواجه زاده

... در بسیاری از ادبیات صهیونیستی و غربی، وقتی از شخصیت یهودی یا هویت یهودی سخن به میان می‌آید، همیشه به تجربه تاریخی مشخصی که تجربه یهود یدیش است اشاره شده است؛ یک دسته از یهودیان شرق اروپا که گروه‌های کاری تشکیل داده بودند، اعضای آن به زبان یدیشی سخن می‌گفتند، و در همان شرایط اقتصادی و اجتماعی و همان محیط فرهنگی مسیحی زندگی می‌کردند. آنچه شخصیت یهودی شرق اروپا را تفکیک کرد میتوان «شخصیت یدیشی» نامید. گروهی که نشان و آثار خود را نه از طریق تشکیل تاریخ جهانی یهود، که از طریق تشکیل تمدن اروپای شرقی مشخص می‌کند. آرتور روبین در کتاب خود به نام یهود در دوره کنونی تأکید می‌کند از نظر او کلمه یهودی به معنای «اشکنازی» است و یهودیان سفارد یا یهودیان شرق جزء «یهودی» نیستند. یهود یدیشی در پایان قرن نوزدهم اکثریت جوامع یهود (تقریباً 80%) در جهان را تشکیل می‌داد، اما این مسأله از آنان شخصیت جهانی یهودی نساخت، زیرا شخصیت (قومی) یدیشی حاصل تأثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی مشخصی میان جامعه یهود و جامعه اروپای شرقی در لهستان و روسیه بود. از آنجا که خاستگاه طرح حزب سیاسی بوند (اتحادیه کارگران یهودی) ایمان به وجود شخصیت قومی یهودی اروپای شرقی، و نه شخصیت جهانی یهودی بود راه حل مطرح‌شده این شخصیت یدیشی را بدون آنکه به ابعاد جهان‌شمول و تئوری درافتد، تغییر می‌داد. لنین ابتدا این راه حل را رد کرد اما در نهایت روسیه شوروی آن را تصویب نمود. 

خاتون | ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۴
۱۱ دی۲۱:۳۸

به نام حضرت باران

نوشته: نجیب محفوظ

برگردان: اسماء خواجه‎زاده

فلسفه عشق

درآمد:

ادیب برجسته، مرحوم نجیب محفوظ آثاری در زمینه‌های مختلف دارد که آنها را در سال 1936 م، پیش از چاپ داستان‌هایش در برخی مجلات چاپ کرده است. نوشته‌های فکری او، علی‌رغم موضوعات گوناگون، به دلیل مطالعات فلسفی‌اش صبغه‌ای فلسفی دارد. مقاله حاضر، یکی از مقالات نجیب محفوظ است که ضمن آن به بیان نظر خود درباره فلسفه عشق پرداخته، و مکاتب مختلف را با روشی منطقی به بحث گذاشته است. وی این مقاله را در سال 1934 م نوشت و در اکتبر همان سال در «مجله الجدیدة» به سردبیری اندیشمند راحل سلامة موسی چاپ شد. وی در آن زمان بیست و سه سال داشت.
از نظر محفوظ، فلسفه علمی جامع و غیرقابل تحدید و به عبارتی علم همه چیز، و به معنای دقیق‌تر علم قوانین کلی و راه‌نمای همه اشیا یعنی علم العلوم است. لذا تعجبی ندارد که در این مقاله، از راه گفتگو و مناقشه و تفکیک مباحث خیالی، به ساده‌ترین و پیچیده‌ترین نظرات پیرامون عشق می‌پردازد.

خاتون | ۱۱ دی ۹۳ ، ۲۱:۳۸