اسماء خواجه‌زاده

نوشته‌ها و ترجمه‌ها

اسماء خواجه‌زاده

نوشته‌ها و ترجمه‌ها

روزگـاری، کلمات، زبان بودند؛
اکنون سکــوت... .

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
پیوندهای روزانه
۱۲ دی۱۶:۵۲

به نام حضرت باران


هنگامی که یک اثر را انتخاب، و روند ترجمه آن را شروع می‌کنیم، سؤالاتی ذهن ما را به خود مشغول می‎کند. یافتن ِ پاسخی درست برای این سؤالات می‎تواند گام نخست و حتی اصلی در خلق اثری که برای ترجمه پیش ِ روی خود گذاشته‎ایم باشد. با هم این سؤالات را مرور می‎کنیم. شاید بعداً به طور اجمال به پاسخ این سؤالات پرداختیم.

خاتون | ۱۲ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۲
۰۵ دی۲۲:۲۰

به نام حضرت باران

شعر: نزار قبانی (+)

برگردان: الف. خواجه زاده

ما زلت تسألنی عن عید میلادی

سجل لدیک إذن... ما أنت تجهله

تاریخ حبک لی... تاریخ میلادی

خاتون | ۰۵ دی ۹۲ ، ۲۲:۲۰
۲۹ آذر۱۰:۵۳
به نام حضرت باران
شعر: نزار قبانی (+)
برگردان: اسماء خواجه زاده
قسمت‎هایی از: «کتاب الحب»:

1
ما دمت یا عصفورتی الخضراء
حبیبتی
إذن .. فإن الله فی السماء

2
تسألنی حبیبتی
ما الفرق ما بینی وما بین السما؟
الفرق ما بینکما
أنک إن ضحکت یا حبیبتی
أنسى السما
خاتون | ۲۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۵۳
۲۸ آذر۱۰:۲۱
به نام حضرت باران

شعر: نزار قبانی
برگردان: اسماء خواجه زاده
با صدای: عبدالحلیم حافظ (+)
قارئة الفنجان

نزار قبانی
جَلَسَت والخوفُ بعینیها
تتأمَّلُ فنجانی المقلوب
قالت:
یا ولدی.. لا تَحزَن
فالحُبُّ عَلیکَ هوَ المکتوب
یا ولدی،
قد ماتَ شهیداً
من ماتَ على دینِ المحبوب
فنجانک دنیا مرعبةٌ
وحیاتُکَ أسفارٌ وحروب..
ستُحِبُّ کثیراً یا ولدی..
وتموتُ کثیراً یا ولدی
وستعشقُ کُلَّ نساءِ الأرض..
وتَرجِعُ کالملکِ المغلوب
بحیاتک یا ولدی امرأةٌ
عیناها، سبحانَ المعبود
فمُها مرسومٌ کالعنقود
ضحکتُها موسیقى و ورود
لکنَّ سماءکَ ممطرةٌ..
وطریقکَ مسدودٌ.. مسدود
خاتون | ۲۸ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۱
۲۷ آذر۲۳:۰۰

به نام حضرت باران

شاعر: نزار قبانی (+)

برگردان: خواجه زاده

لماذا یستبد ابی؟


الیومیات

کسطرٍ فی جریدتهِ

کأنی بعضُ ثروتهِ

وأن أبقى بجانبه

ککرسی بحجرتهِ ..

أیکفی أننی ابنتُهُ

وأنی من سلالته

خاتون | ۲۷ آذر ۹۲ ، ۲۳:۰۰
۰۱ آذر۱۰:۳۳
به نام حضرت باران
اسماء خواجه زاده
آغـوش ِ تو
مـرگ نداشت
وگرنه
این هزاره های دام و دانه را
چگونه سر می کردند
                        عاشقانت؟

خاتون | ۰۱ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۳
۲۲ آبان۱۲:۵۸

به نام حضرت باران

ناحیه مقدسه، زیارتنامه‌ای سراسر حزن است...

مرثیه ای پر از بغض...

مقتل خوانی امام ِ زمان و زمین است در رثای جدش حسین (ع)...

مقتل است...

مرثیه است...

روضه است... 

ناحیه مقدسه سوگ‌خوانی ِ حضرت باران است برای عطش...

 

متن و ترجمه زیارت ناحیه مقدسه 

خاتون | ۲۲ آبان ۹۲ ، ۱۲:۵۸
۰۱ آبان۱۴:۱۸

به نام حضرت باران

برگردان: اسماء خواجه زاده (+)

شعر زیر ترجمه ای از یکی از قصیده های عبدالباقی بن سلیمان بن احمد عمری فاروقی موصلی است. وی یکی از مشهورترین شاعران قرن سیزدهم هجری، و یکی از ادبای بزرگ عراق در زمان عثمانی است. نسب او به عمر بن خطاب می‌رسد.


تو آن والایی هستی که از هر والایی برتر است؛ کسی که در قلب شهر مکه در میان خانه خدا متولد شد.

تو آن شجاعی هستی که شجاعتت موجب می‌شود «برج اسد» هم در برابر تو فرومایه و سرخورده باشد.

 

تو آن دری هستی که مقام و منزلت نگهبانش چنان متعالی است که تنها دست روح القدس آن را کوفته است.

تو آن کسی هستی که درونت لبریز از حکمت‌ها است؛ چنان‌که فلک الافلاک با تمام وسعتش تنها یک‌دهم آن است.

 

خاتون | ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۴:۱۸
۲۷ مهر۲۰:۲۲

به نام حضرت باران


به ورطه نور تو درغلتیده ام

سایه ام را پیدا کردم


ـ سوزان علیوان ـ

خاتون | ۲۷ مهر ۹۲ ، ۲۰:۲۲
۲۶ مهر۰۸:۲۲

به نام حضرت باران

اسماء خواجه زاده

دنیا

درون دستهای تو جا نمی شد

با این همه

اشتهایی بوده ای 

بر شانه های زمین

که پس از این همه سال

درون دستهای دنیا

جا نمی شوی!


ـ بلوغ وحشی ـ 

خاتون | ۲۶ مهر ۹۲ ، ۰۸:۲۲
۲۳ مهر۱۳:۰۳

به نام حضرت باران

اسماء خواجه زاده

با او رنگ پاییزم

رنگ عاشقانه های بی دلیل

و مرگ

هرگاه بیاید هراسی نیست

وقتی دستهایش مرا برمی دارد...

::

::

ـ بلوغ وحشی ـ 

خاتون | ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۳:۰۳
۱۸ مهر۱۹:۵۰

به نام حضرت باران

اسماء خواجه زاده

نه دل واهمهی آن بالهای قیچی خوردهی خاکنشین

نه حسرت آسمانی که نپریدم

هیچ‌کدام آشوبم نمی‌کند.

میان این همه ضجه‌ی در گلو رسوب‌شده

تنها

جای خالیِ معجزتِ صدای تو

که آغوش لالایی باران بازش آورده بود

این دلِ بیقرارِ خلاص را

در مرگامرگ جنون و رهایی سلاخی می‌کند

مگر

این مگرهای همیشه بی تـو

آرام بگیرد...


خاتون | ۱۸ مهر ۹۲ ، ۱۹:۵۰
۱۸ مهر۱۹:۳۵

به نام حضرت باران

عدنان الصائغ

برگردان: اسماء خواجه زاده 

خط به خط مرا پر می‌کنند

در فصل‌ها می‌گنجانند

فهرست می‌بندند

چاپ میکنند

به کتاب‌فروشی‌ها می‌فرستند

و سپس...

در روزنامه‌ها به من ناسزا می‌گویند

در حالی که من

هنوز

دهان

باز نکرده‌ام...


خاتون | ۱۸ مهر ۹۲ ، ۱۹:۳۵
۲۵ شهریور۲۲:۳۱
به نام حضرت باران
قاسم حداد (متولد 1948 م، بحرین)
برگردان: اسماء خواجه زاده 

در موسیقی‌ای که در اتاق خانه‌ی کوچکمان چرخ می‌خورد

و از دیوارها و پنجره‌ها و قفسه‌های کتاب‌خانه بالا می‌رود

موسیقی‌ای که با ما شام می‌خورد و عشق 

و شعر می‌خواند

در موسیقی‌ای که زیر رواندازهایمان جاری است

و در شیر کودکانمان شنا می‌کند

و می خوابیم و بیدار می‌شویم

در حالی که او نمی‌خوابد و از روزگار ما حفاظت می‌کند

در این موسیقی منتظرم باش

در این موسیقی منتظرت هستم..


خاتون | ۲۵ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۳۱
۲۴ شهریور۲۳:۴۷

به نام حضرت باران


[هؤلاء الطغاة

أصحیحٌ یا ربی

انهم مروا من بین أناملِکَ الشفیفةِ

وتحملتهم!؟]

:: ::

:: ::

پروردگارا!

این درست است؟

گردن‌کشان از میان ِ انگشت‌های ظریف تو رد شوند

و تو آنان را تاب بیاوری!؟


ـ عدنان الصائغ (شاعر عراقی، متولد 1955 م، کوفه)/ برگردان: خواجه زاده ـ 

خاتون | ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۲۳:۴۷