بیست و چهارمین محفل عصرانه داستان که روز چهارشنبه 16 مرداد ماه 1398 در سالن سوره حوزه هنری قم برگزار شد، به نقد و بررسی رمان "من پناهنده نیستم" نوشته نویسنده مصری، رضوا عاشور اختصاص یافت.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان قم، بیست و چهارمین محفل عصرانه داستان که روز چهارشنبه 16 مرداد ماه 1398 در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد، به نقد و بررسی رمان "من پناهنده نیستم" نوشته نویسنده مصری رضوا عاشور اختصاص یافت. در ابتداء اسماء خواجهزاده مترجم رمان "من پناهنده نیستم" در پاسخ به الهام فراهانی مجری نشست دربارهی اینکه چه نکاتی در ترجمه یک کتاب ادبی اهمیت دارد، گفت: «در کنار قواعدی که در کلاسهای ترجمه تدریس میشود به نظرم آشنایی با فرهنگ کشورهای مختلف و مهمتر از آن علاقه به موضوع و کتابی که مترجم دست میگیرد در کیفیت ترجمه بسیار موثر است.»
وی همچنین افزود: « در ترجمه آثار ادبی از جمله سختیهای کار انتخاب کلمههاست. گاهی یک کلمه در فرهنگها و کشورهای مختلف معانی خاص و متنوعی دارند. در چنین مواردی باید نزدیکترین اصطلاح و کلمه را انتخاب کنیم و در جمله بنشانیم.»
خواجهزاده درباره دلایل انتخاب این کتاب برای ترجمه گفت: «کتاب داستان خوبی دارد، در این رمان شما با یک زن مواجه هستید که آواره میشود و داستان اطراف او زیاد است همچنین بخشی از کتاب مستندنگاری وقایع تاریخی است از این نظر برای من جذاب بود.»
رمان "من پناهنده نیستم" تاریخ اشغال و جنایت است.
در ادامه مهدی کفاش نویسنده و منتقد ادبی به نقد اثر پرداخت و گفت: «در نقد این کتاب، خود کتاب، نویسنده اثر و ترجمه باید مورد توجه قرار گیرد. در ترجمه این کتاب با مترجمی مواجه هستیم که نویسنده است و تجربیات بسیاری در این حوزه دارد و به عربی بسیار مسلط است.»
وی درباره داستان این رمان گفت: «وقایع پیرامون یک روستا در فلسطین اشغالی میگذرد، با آنکه من با مقدمهنویسی بر آثار ادبی موافق نیستم اما مقدمهی مترجم در ابتدای کتاب نقشه راهی است که چطور با این کتاب طرف شوید و به فهم وقایع کمک کردهاست.»
کفاش در درباره جغرافیای این رمان نیز گفت: «بخشی از داستان در فلسطین میگذرد، بخشی در مصر و بخشی دیگر در امیرنشین ابوظبی. به همین خاطر فضاهای رمان تا حدی برای خواننده ایرانی آشنا و قابل لمس است.»
وی خاطرنشان کرد: «در این کتاب تفاوت نسل فلسطینیان را میبینیم. نویسنده ما را در مقابل سوالهایی از تاریخ قرا میدهد و ما را در موقعیت قضاوت میگذارد. این کتاب داستان موقعیت نیست بلکه داستان وضعیت است، وضعیت متغییر و عجیب و غریب رقیه که مردان دور و برش با سرنوشتهای عجیب و غریب روبرو میشوند.»
مهدی کفاش تصریح کرد: «شیوهی روایت رمان خطی نیست و زمان عقب و جلو میشود. با اینکه با یک رمان کلاسیک روبرو هستیم اما وقایع خیلی علت و معلولی نیستند. این کتاب تاریخ اشغال و جنایت است. تاریخ و وقایع بسیاری در کتاب به صورت ریز آمده، گویی رسالت اصلی نویسنده اطلاع رسانی است.»
کفاش در پیان سخنانش یادآور شد: « در داستان جهان شخصیت است که ما را دنبال خود میکشد. رضوا عاشور این کار را نکرده الویت اول نویسنده در این کتاب گزارش دادن است. در این کتاب وقایع مهم هستند نه شخصیتها، نویسنده نگران این است که اگر اتفاقات را ثبت نکند اسناد از بین میرود و با این دلیل از کنار جذابیت میگذرد.»