به نام حضرت باران
برگردان: اسماء خواجه زاده
1. قلّ صبری وبان عنّی عزائی بعد فقدی لخاتم الأنبیاء
2. عین یا عین اسکبی الدمع سحَّا ویک لا تبخلی بفیض الدماء
3. یا رسول الإله یا خیرة الله وکهف الأیتام والضعفاء
4. قد بکتک الجبال والوحش جمعا والطیر والأرض بعد بکی السماء
5. و بکاک الحجون والرکن والمشعر یا سیّدی مع البطحاء
6. و بکاک المحراب والدرس للقرآن فی الصبح معلنا والمساء
7. و بکاک الإسلام إذ صار فی النّاس غریبا من سائر الغرباء
8. لو ترى المنبر الذی کنت تعلوه علاه الظلام بعد الضیاء
9. یا إلهی عجّل وفاتی سریعاً فقلد عِفْتُ الحیاة یا مولائی
::
::
دیده! ای دیده! اشک بریز
وای بر تو! خون گریه کن و دریغ مکن
ای رسول پروردگار، ای برگزیده خداوند،
و ای پناهگاه یتیمان و ضعیفان،
کوهها و حیوانات وحشی و پرندگان و زمین همه بر تو گریستهاند
و آسمان بر تو گریست...
و آقای من؛ حجون و رکن و مشعر و بطحاء گریهکنان توأند
و محراب و درس قرآن، صبح و شب آشکارا بر تو گریه میکنند
و اسلام، آنگاه که در میان مردم چون چیزهای دیگر بیگانه شد، بر تو گریست
و ای کاش منبرت را که از آن بالا می رفتی میدیدی
که چگونه بعد از روشنایی، تاریکی از آن بالا رفته است...
بارالها؛ مرگ مرا زودتر برسان
که زندگی تیره و تار شده است مولای من!...