به نام حضرت باران
محمود درویش
برگردان: اسماء خواجه زاده
یوماً ما قلنا لن نفترق إلا بالموت…
تأخر الموت و افترقنا..
::
::
به نام حضرت باران
محمود درویش
برگردان: اسماء خواجه زاده
یوماً ما قلنا لن نفترق إلا بالموت…
تأخر الموت و افترقنا..
::
::
به نام حضرت باران
ـ
[بادِروا الموتَ الذی إن هَرَبتُم منه أدرکَکُم
وإن أقَمتُم أخَذَکُم
وإن نَسِیتُموه ذَکَرَکُم]
::
::
بر مرگ پیشی گیرید زیرا اگر بگریزید شما را دریابد،
و اگر برجا بمانید شما را میگیرد،
و اگر فراموشش کنید شما را به یاد آورد...
نهج البلاغة: الحکمة 203
به نام حضرت باران
«الرجل یعشق بعینه والمرأة بأذنیها»
ـ مرد از طریق چشمهایش عاشق میشود و زن از طریق گوشهایش..
أدیب إسحاق؛ ادیب و روزنامهنگار و شاعر سوری
به نام حضرت باران
ـ ما اقتصاد بومی، صنعت بومی، تربیت بومی، حزب بومی، مدرسه بومی، موسیقی بومی، قلم بومی، دفتر بومی، بخاری بومی، پاترول بومی، کبریت بومی، حمام و دستشویی بومی داریم؛ اما مرز و بـوم نداریم.
ـ اعراب مانند هلیکوپترند. صدایشان بیشتر از سرعتشان است.
ـ هرگز حتی برای ضروریترین مسائل در مقابل کسی تعظیم نکن؛ شاید فرصت دوباره بلند شدن را نداشته باشی!
ـ انسانها به صندوق پستیهای دربسته تبدیلشدهاند؛ در کنار هم و بی خبر از هم!
ـ محمد احمد عیسی الماغوط (شاعر و نمایشنامه نویس سوری)