۰۵ شهریور۱۲:۲۲
ترجمه قسمتی از یک قصیده بلند، سروده عبدالغنی التمیمی است.
(1)
هنوز کلید خانهام را در دست دارم
و خاطره کشورم را در آغوش
ای جلاد!
ابزارهایت اینجاست
آنها را تیز کن
و این پوست من...!
*
تازیانههای ظلم بر پیکرهام فرو مینشیند
اما امید هنوز در من زنده است
و از آن زمان که خدا را شناختهام
در مقابل مخلوقی ضعف نشان ندادهام
و از غیر او یاری نخواستهام
ای قاتل!
«امروزِ» مرا زخم میزنی، اما
هرگز نمیتوانی «فردا»یم را بکُشی.